صفحه شخصی کمال الدین اکبری   
 
نام و نام خانوادگی: کمال الدین اکبری
استان: مرکزی - شهرستان: خمین
رشته: کارشناسی معماری
تاریخ عضویت:  1389/07/15
 روزنوشت ها    
 

 همفکری بخش عمومی

3

سلام دوستان مهندس

چند وقتی میشه مطالب و رونوشتای زیباوو مفیدتونو میخونم.گاهی وقتام نظر دادم.

اینبار خواسم منم به عنوان رونوشت ازتون کمکی برای همفکری بخام.

یک سالی میشه فارغ التحصیله رشته مهندسی معماری شدم،اما متسفانه نتونستم کاری متناسب با رشتم پیدا کنم جز یه سری کارهای پراکنده یا دانشجویی.

نمیدونم از کجا یا چطور باید شروع کنم!

باید دنبال کارای عمرانی برم یا معماری!

اصا باید ادامه تحصیل بدم برا ارشد یا نه؟بعد هزینه ادامه رو چه کنم!وااااااای مخم!!!

تقریبا روبه افسردگیم!

میشه با تجربیاتتون بهم کمک کنید؟؟؟

پیشاپیش یه دنیا ممنون...

سه شنبه 11 بهمن 1390 ساعت 10:15  
 نظرات    
 
محمد علی سعیدیان 19:18 سه شنبه 11 بهمن 1390
0
 محمد علی  سعیدیان
آره الان اگه پارتی داشته باشی که نداری استخدام دولت میشی که اصلا توصیه نمیکنم چون خودم بعد از 15سال سابقه در یک سیستم دولتی استعفا دادم وآمدم بیرون البته به اتکای تخصصم/پیشنهاد میکنم ببینی تو شهرتون در رابطه با رشته شما چه تخصصی کم و مورد نیاز است مثلا اگر 3dکار کمه برو اون تخصص را به نحو شایسته یاد بگیر-در مورد ادامه تحصیل توصیه نمیکنم چون الان فوق لیسانس زیاد شده و همانطوری که گفتم اگر دکترا هم داشته باشی اما تخصص نداشته باشی بیکاری عزیز دل برادر.
مهدی رجالی 22:56 سه شنبه 11 بهمن 1390
0
 مهدی رجالی
چه همفکریه خوب و بدرد بخوری..
شهاب مظلوم 00:51 چهارشنبه 12 بهمن 1390
1
 شهاب مظلوم
به نظر من باید از یک کار کوچک در یک شرکت مهندسی یا کارگاه ساختمانی شروع بشه حتی با درامد کم . . . .این الان چیزی نیست که باهاش افسردگی بگیری . . . امیدوار باش . . . این نیز بگذرد . . . .
یحیی بهمنی 09:36 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 یحیی  بهمنی
جناب سعیدیان، 15 سال!!!! در جایی کار کردن، با توصیه به انجام ندادن اون کار، تناقض زیادی داره!
ضمنا فکر میکنم کمی منفی‌نگر هستید؛ پارتی مخصوص افراد بی‌هنره! اما کسانی که تخصص و هنر خاصی رو ارائه کنن، (و البته در ابتدا توقعشون رو بالا نبرن) قطعا بیکار نمیمونن.
با قسمت دوم فرمایشاتتان موافقم: فراگرفتن تخصص‌های کم و مورد نیاز، کمک شایانی به جذب میکنه.(و البته مجددا تأکید میکنم: کم توقعی، خصوصا در ابتدای شروع بکار)
فرشته ملایی 12:18 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 فرشته ملایی
واقعا با جناب آقای مظلوم موافقم (امیدوار باش ... این نیز بگذرد)
تلاش کنید تا به هدفتون برسید .
این چیزی که من بهش اعتقاد قلبی دارم
امیر یاشار فیلا 13:51 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 امیر یاشار فیلا

با آقای مهندس مظلوم موافقم؛ دلیلی برای ناامیدی و افسردگی وجود ندارد.
زندگی همیشه سرشار از این چالش‌هاست، و شاید حتا بتوان گفت همین چالش‌ها هستند که به زندگی معنا می‌بخشند.
این فراز و نشیب‌های زندگی، همچنین چالش‌های خوبی برای آزمودنِ استحکام و ریشه‌داری جهان‌نگری‌ آدم‌ها می‌توانند باشند.
از این فرصت بهره بجویید و سوراخ‌سنبه‌های جهان‌نگری‌تان را ترمیم کنید و نگاه تازه‌ای را که قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی به شما می‌بخشد، دست کم نگیرید.

اگر دوست داشتید، نگاهی هم به این دو مطلب بیندازید :

http://filaa.iiiwe.com/american_cartoonist_comic_writer

http://filaa.iiiwe.com/your_live_live
ش ب 13:59 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 ش ب
سلام
این روزنوشتی است مشابه مورد جنابعالی
دوست داشتید نظرات دیگران را نیز در این خصوص مطالعه فرمایید.
http://emran136201.iiiwe.com/wide_literature/
وحیده طباخها 14:48 چهارشنبه 12 بهمن 1390
2
 وحیده طباخها
سلام
یک . به نظر من کاری که نباید بکنید اینه که ایده ها تونو چون الان شرایط انجامش رو ندارید ، کنار بگذارید
ایده ها تونو داشته باشید در مورد کارهایی که میشه انجام داد
همین امروز یک دفترچه بردارید مخصوص این کار، دفتر ثبت ایده و چیزهایی که به ذهنتون میرسه یادداشت کنید در حد یک خط و اصلا هم توجه نکنید که اون آدم منفی ایه که گاهی زیادی تو وجود آدم حرف میزنه میگه که بدرد نخوره و اینا
شما فقط بنویسید

دو. زیاد فکر نکنید یه کاری رو شروع کنید به انجام دادن
نوشتید نمیدونید کدوم رو شروع کنید
خب همشو تجربه کنید! چیزی برای از دست دادن نیست
قراردادهای کوتاه مدت ببندید
خودتون رو مشغول یک کاری بکنید
شما خودتون بهتر از بقیه شرایط کاری اطراف خودتون رو میدونید یکی از اون ها رو شروع کنید
شرایط تغییر و بهتر شدن همیشه هست
و شما کاری رو که امروز انجام ندادید خب فردا میشه انجامش بدید


در نهایت اینکه امیدوار باشید، امیدوار باشید و امیدوار باشید

با آرزوی موفقیت


وحیده طباخها 14:51 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
در مورد تحصیل هم اگر کسی هست هزینه های تحصیل شما رو بده که به تحصیل هم فکر کنید
وگرنه خب اول کار
بعد که کمی پیش رفتید به طرف تحصیل هم برید
با نظر مهندس سعیدیان هم در مورد فکر نکردن به تحصیل مخالفم
در هر صورت ادامه تحصیل برای خود آدم مزایای زیادی داره
امیر یاشار فیلا 19:15 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 امیر یاشار فیلا

سپاس جناب آقای مهندس بهنامی‌نیا؛ یادآوری به‌جایی بود.

یک نان به دو روز اگر بوَد حاصل مرد / وز کوزه‌شکسته‌ای دمی آبی سرد
مأمورِ کم از خودی چرا باید بود؟ / یا خدمت چون خودی چرا باید کرد!؟
(خیام فرزانه)

گره ز دل بگشا وز سپهر یاد مکن / که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
(حافظ شـیرازی)

فکرشو نکن دوست عزیز ؛ گره ز دل و همچنین از ابرو بگشا ...
علی علیزاده 19:48 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 علی علیزاده
مهندس جان سلام.
با یک کار جمع و جور و کوچک مثل سرپرست کارگاه یک پروژه متوسط شروع کنید. خود به خود مسیر هموار شده و کارها سهل و آسان میشن. به دنبال اون ایده های کاری بهتری به سراغتون میان.این یعنی شروع کار و تلاش و سازندگی. این مسیرو بارها و بارها شاهد بودم. شما استارت کارو بزن و نتیجه کارو ببین. اینها همه از لطف و محبت خدای متعال هست که میفرماید: از شما حرکت از ما برکت.
بهنام مکسایی 20:40 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 بهنام مکسایی
سلام دوستان خسته نباشید ممنون از نظرات مفیدتون واقعا استفاده کردم.

بنظر من آدم باید دنبال کار بره نه اینکه بشینه و توقع داشته باشه کاربیاد در خونه دنبالش!

من خودم داخل شهرمون خدارو شکر کارم تقریبا خوبه و بقول آقای مهندس از همون زمانی که سوم دبیرستانم رو تموم کردم یعنی سه الا چهار سال پیش خیلی با اتوکد کار میکردم بخصوص 3d عشقم 3dکد رو که خدارو شکر نمیتونم بگم کامل ولی خودم رو حرفه ای میدونم. و همکنون هم در صدد یاد گیری مکس هستم .فقط میتونم بهتون بگم دنبال کار برید نشینید کار بیاد دنبال شما کار زیاده کسی که بخواد کار کنه از زیر سنگ هم که باشه کار پیدا میکنه نیازی هم به پارتی نیست.خدا پارتی هممونه توکل کن به خدا و برو دنبال کار
محمدرضا رنجبر 21:10 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 محمدرضا رنجبر
سلام
اصولا تحصیل که همیشه خوبه
به نظر من از یمک شرکت کوچک و یا یک دفتر طراحی یا حتی مشاور با حقوق پائینم شروه بشه بعدش هم رابطه پیدا می کنی و هم می دونی که دنبال چی باشی ولی مطمئن که موفق می شوید

فعلا....................
نیما محسون 21:29 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 نیما محسون
اولا هیچوقت امیدت را برای شروع و یا انجام کاری از دست نده و با پشتکار و اراده مصمم در پی اهدافتان حرکت کنید.
در صورتیکه کار اجرائی را دوست دارید ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر جز هدر دادن وقت و سرمایه چیزی عایدت نخواهد شد و اگر کارهای آموزشی و تحقیقاتی و از این قبیل کارها دوست داری، سعی کن در فرصتهای بعدی نسبت به ادامه تحصیل برنامه ریزیهای لازم را داشته باشید.
و اما دوستان دیگر نیز بطور کلی در خصوص شروع بکار هر چند کوچک توصیه هایی نموده اند و برای شما هم بسیار مفید خواهد بود که بالاخره کار را از یک جایی هر چند کوچک شروع کرد.
به فکر استخدام دولتی نباش که جز خسران عمر چیزی عایدت نخواهد شد و بهتر است در بخش خصوصی فعالیتی را نزدیک به رشته تخصصی ات شروع بکنی.
اوضاع اقتصادی کشور در وضع بسیار وخیمی قرار دارد و یافتن شغل دلخواه تقریبا ناممکن و یا دشوار می باشد.
باید خجالت را کنار گذاشته و حتی بمدت چند ماه در یک شرکت خوب بطور مجانی ولی با جدیت و علاقه مندی مشغول بکاری شوید تا ضمن آشنائی با محیط کار واقعی و بوروکراسی موجود در آن به تجربیات خود اضافه کنید تا بدین طریق راه خود را پیدا بکنید.از قدیم گفته اند بیگاری بهتر از بیکاری است.بجنب که بیکار نباشی که آفت بزرگی برای جوانان است.بامید موفقیت شما
محمد علی سعیدیان 16:06 شنبه 15 بهمن 1390
0
 محمد علی  سعیدیان
جناب مهندس بهمنی-سلام
بله بنده ازاین 15 سال 3سال رو در سازمان همیاری شهرداریها-5 سال به عنوان کارشناس مسئول در بنیاد مسکن و 7سال به عنوان معاون مدیر کل در بنیاد مسکن استان سیستان و بلوچستان بودم-در ابتدا فقط برای چند سال آنهم فقط برای آشنایی با سیستمهای کاری قصدماندن داشتم اما بعدها کم کم با توصیه های دوستان کم اطلاع و به دلیل نداشتن راهنمای قوی، در سیستم اداری ماندم و ماندم و... و در آنجا هم کم کم پله های ... را طی کردم تا اینکه سازمانهای پرشگرازجمله سازمان بازرسی و.............. به سراغمان آمد و اونجا بود که فهمیدم در سیستمهای مدیریتی دولتی حق ریسک کردن وخلاقیت نداری و اگر داشته باشی پدر آمدم رو از گور در میارن-نتیجه گرفتم که سیستم دولتی حتی در وقتی که مدیر ارشد هم باشی بدرد من و امثال من نمیخوره-اما حق با شماست خیلی دیر فهمیدم که این برمیگرده به نداشتن راهنمای قوی و همچنین آی کیو پایین بنده-(البته این بخشی از مشکلات در سیستم اداری ما بود)
فرمودید منفی نگر هستم؟خیلی کم لطفی کردید اگر شما هم مسایلی مثل من رو تجربه میکردید این حرف رو نمیزدید چون من این موضوعات رو کاملا و به وضوح لمس کردم-عزیز دل برادر